شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۷
۰ نفر

آسمان را گفتم، می‌توانی آیا

مادر

بهر یک لحظه‌‌‌‌ی خیلی کوتاه

روح مادر گردی

صاحب رفعت دیگر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

کهکشان کم دارم

نوریان کم دارم

مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم

***
خاک را پرسیدم

می توانی آیا

دل مادر گردی

آسمانی شوی و خرمن اخترگردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

بوستان کم دارم

در دلم گنج نهان کم دارم

 ***

...درپی عشق شدم

تا درآئینه‌ی او چهره‌ی مادر بینم

دیدم او مادر بود

دیدم او در دل عطر

دیدم او در تن گل

دیدم اودر دم جان‌پرور مشکین نسیم

دیدم او درپرش نبض سحر

دیدم او درتپش قلب چمن

دیدم او لحظه‌ی روئیدن باغ

از دل سبزترین فصل بهار

لحظه‌ی پر زدن پروانه

در چمن‌زار دل انگیزترین زیبایی

بلکه او درهمه‌ی زیبایی

بلکه او درهمه‌ی عالم خوبی، همه‌ی رعنایی

همه جا پیدا بود

همه جا پیدا بود



بخش‌هایی از شعر مادر

نیما یوشیج

کد خبر 210691
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز